شهدا سال 61 -زندگینامه شهید فرج الله یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرج الله ياراحمدي »
شهید فرجالله یاراحمدی فرزند حاج سیفالله، در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده مذهبی در روستای رودخور از توابع شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در خانهای ساده، ولی آکنده از عشق به خدا و اهلبیت عصمت و طهارت (ع)، در کنار پدر و مادری مهربان سپری کرد. دبستان شهید دستغیب را جهت کسب علم و دانش انتخاب و تا پایان دوره ابتدایی به تحصیل پرداخت. شرایط سخت زندگی او را وادار ساخت تا ترک تحصیلکرده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرج الله ياراحمدي »
شهید فرجالله یاراحمدی فرزند حاج سیفالله، در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده مذهبی در روستای رودخور از توابع شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در خانهای ساده، ولی آکنده از عشق به خدا و اهلبیت عصمت و طهارت (ع)، در کنار پدر و مادری مهربان سپری کرد. دبستان شهید دستغیب را جهت کسب علم و دانش انتخاب و تا پایان دوره ابتدایی به تحصیل پرداخت. شرایط سخت زندگی او را وادار ساخت تا ترک تحصیلکرده...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -جهل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سخن بس است زساقی و گل و می ناب بیا تو تا که بجوئیم بس حقیقتها زباغ و زاغ و خزان کم بگو در این وادی که هست قسمت مردم بسی جهالتها حدیث پیر مغان گفتهاند مردمان از قبل چه خوش بود که بگوئیم از مرارتها مده تو داد سخن از گل و می و مطرب بگو تو از هدف و این همه ضلالتها صنم، صنم زدن مطربان دگر کافیست زچیست یأس مردم محروم و این کسالتها کنون که گویمت ای دوست کم نما سخنت زمستهای آخر شب پرسی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سخن بس است زساقی و گل و می ناب بیا تو تا که بجوئیم بس حقیقتها زباغ و زاغ و خزان کم بگو در این وادی که هست قسمت مردم بسی جهالتها حدیث پیر مغان گفتهاند مردمان از قبل چه خوش بود که بگوئیم از مرارتها مده تو داد سخن از گل و می و مطرب بگو تو از هدف و این همه ضلالتها صنم، صنم زدن مطربان دگر کافیست زچیست یأس مردم محروم و این کسالتها کنون که گویمت ای دوست کم نما سخنت زمستهای آخر شب پرسی...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید سید امید سیدموسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد اميد سيدموسوي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاکانهم بنیان مرصوص.1 با سلام به محضر آقا امام زمان(عج) و نایب بر حقش، خمینی روحالله و با درود به شما مردم شهیدپرور؛ وصیت خود را آغاز میکنم. ای امت شهیدپرور! امام عزیزمان را تنها نگذارید و همواره رهنمودهای پیامبر گونهاش را سرلوحه زندگی خویش قرار دهید و از روحانیت مبارز و متعهد پشتیبانی کنید و دائم در صحنههای انقلاب باشید. این را بدانید که این امام عزیز بود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد اميد سيدموسوي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاکانهم بنیان مرصوص.1 با سلام به محضر آقا امام زمان(عج) و نایب بر حقش، خمینی روحالله و با درود به شما مردم شهیدپرور؛ وصیت خود را آغاز میکنم. ای امت شهیدپرور! امام عزیزمان را تنها نگذارید و همواره رهنمودهای پیامبر گونهاش را سرلوحه زندگی خویش قرار دهید و از روحانیت مبارز و متعهد پشتیبانی کنید و دائم در صحنههای انقلاب باشید. این را بدانید که این امام عزیز بود...
زندگینامه جانباز غلامحسین زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامحسین زردشت فرزند قاسم در تاریخ 15 فروردین ماه سال 1346 در شهرستان نیریز متولد گردید. او در خانوادهای زحمتکش و باایمان رشد یافت و بعلت مشکلات زندگی، چند سال از دوران ابتدایی را بیشتر نتوانست طی نماید. بعد از وقوع جنگ تحملی، لباس زیبای بسیج را پوشید و با شوق به اینکه او هم میتواند به رزمندگان دلیر اسلام کمک کند به جبهه اعزام شد. هدف وی لبیک به ندای امام عزیز و دفاع از میهن اسلامی و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامحسین زردشت فرزند قاسم در تاریخ 15 فروردین ماه سال 1346 در شهرستان نیریز متولد گردید. او در خانوادهای زحمتکش و باایمان رشد یافت و بعلت مشکلات زندگی، چند سال از دوران ابتدایی را بیشتر نتوانست طی نماید. بعد از وقوع جنگ تحملی، لباس زیبای بسیج را پوشید و با شوق به اینکه او هم میتواند به رزمندگان دلیر اسلام کمک کند به جبهه اعزام شد. هدف وی لبیک به ندای امام عزیز و دفاع از میهن اسلامی و...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید هرمز ارژنگ
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشتهای پوشیده از برف روستای تنگحنا از توابع آباده طشک شهرستان نیریز تولد غنچهای را در ۱۳۴۳/۱۱/۲۰ به خاطر سپردهاند که در خانوادهای متدین و مذهبی پیامآور بهار شد. همراه پدر فنون زندگی را فراگرفت و در کودکی عصای بود هرچند کوچک، در دست وی که در کارهای روزمره کنار او باشد. وقتی ششساله شد به سنگر کسب علم و دانش پا نهاد و در دبستان جهاد تمشولی تا پایان مرحله ابتدایی تحصیل نمود. سپس به دلایل گوناگونی از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشتهای پوشیده از برف روستای تنگحنا از توابع آباده طشک شهرستان نیریز تولد غنچهای را در ۱۳۴۳/۱۱/۲۰ به خاطر سپردهاند که در خانوادهای متدین و مذهبی پیامآور بهار شد. همراه پدر فنون زندگی را فراگرفت و در کودکی عصای بود هرچند کوچک، در دست وی که در کارهای روزمره کنار او باشد. وقتی ششساله شد به سنگر کسب علم و دانش پا نهاد و در دبستان جهاد تمشولی تا پایان مرحله ابتدایی تحصیل نمود. سپس به دلایل گوناگونی از...
زندگینامه آزاده و جانباز علیرضا عزیزی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
علیرضا عزیزی فرزند محمد، در فروردین ماه سال 1347 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. سپس برای ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابنسینای همان شهر شروع به تحصیل نمود. او در طول مدت تحصیل از استعداد خوبی برخوردار بود و دوران راهنمائی را نیز با موفقیت گذراند. وی ضمن تحصیل، اوقات فراغت را در کمک به پدر خود در امر کشاورزی میگذراند. پس از...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
علیرضا عزیزی فرزند محمد، در فروردین ماه سال 1347 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. سپس برای ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابنسینای همان شهر شروع به تحصیل نمود. او در طول مدت تحصیل از استعداد خوبی برخوردار بود و دوران راهنمائی را نیز با موفقیت گذراند. وی ضمن تحصیل، اوقات فراغت را در کمک به پدر خود در امر کشاورزی میگذراند. پس از...
زندگینامه جانباز محمد علی اثنی عشری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد علی اثنی عشری فرزند مطلب، در تاریخ 13 شهریور ماه سال 1349 در روستای مشکان از بخش پشتکوه شهرستان نیریز متولد شد. دوران کودکی خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر و همچنین روستای با صفای خویش سپری نمود. سپس برای کسب دانش و علم پا به مدرسه گذاشت. دوران ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت روستای مشکان، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) نیریز و دوره متوسطه را در دبیرستان امام...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد علی اثنی عشری فرزند مطلب، در تاریخ 13 شهریور ماه سال 1349 در روستای مشکان از بخش پشتکوه شهرستان نیریز متولد شد. دوران کودکی خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر و همچنین روستای با صفای خویش سپری نمود. سپس برای کسب دانش و علم پا به مدرسه گذاشت. دوران ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت روستای مشکان، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) نیریز و دوره متوسطه را در دبیرستان امام...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمود دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود دهقانپور »
کجایند شورآفرینان عشق علمدار، مردان میدان عشق 10/1/1341 آنگاه که شبنم نقره فام بر روی گلبرگ شقایقها چون مروارید میدرخشید و قناریها بر روی شاخههای نرگس آواز شادمانی سرداده بودند، در کوچه پس کوچههای نیریز غزل زندگی را سرود. نام زیبای «محمود» زیبنده وجود ماهش شد و دنیای کودکی را آغاز کرد. در دامن پاک مادر درس دینداری را فراگرفت و مردانگی و سخاوت را از پدر آموخت. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان فرهنگ اسلامی نیریز شد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود دهقانپور »
کجایند شورآفرینان عشق علمدار، مردان میدان عشق 10/1/1341 آنگاه که شبنم نقره فام بر روی گلبرگ شقایقها چون مروارید میدرخشید و قناریها بر روی شاخههای نرگس آواز شادمانی سرداده بودند، در کوچه پس کوچههای نیریز غزل زندگی را سرود. نام زیبای «محمود» زیبنده وجود ماهش شد و دنیای کودکی را آغاز کرد. در دامن پاک مادر درس دینداری را فراگرفت و مردانگی و سخاوت را از پدر آموخت. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان فرهنگ اسلامی نیریز شد و...
آی صدام سلام علیکم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در پادگان جلدیان پیرانشهر، پیرمردی بود بنام حاجی صلواتی. وی یک ماشین بلندگوداری داشت و هی می چرخید و معمولا" به بچه ها روحیه میداد. اذان می گفت. بچهها را به نماز جماعت دعوت میکرد. به صدام بد و بیراه میگفت و بین صحبتهایش صدام صدام می زد و بعد جملهای نفرین آمیز میگفت. یکبار یکی از بچهها زرنگی کرد و رفت کنار دستش تا او صدا زد آی صدام، وی گفت حاجی سلام علیکم، حاجی بعد از...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در پادگان جلدیان پیرانشهر، پیرمردی بود بنام حاجی صلواتی. وی یک ماشین بلندگوداری داشت و هی می چرخید و معمولا" به بچه ها روحیه میداد. اذان می گفت. بچهها را به نماز جماعت دعوت میکرد. به صدام بد و بیراه میگفت و بین صحبتهایش صدام صدام می زد و بعد جملهای نفرین آمیز میگفت. یکبار یکی از بچهها زرنگی کرد و رفت کنار دستش تا او صدا زد آی صدام، وی گفت حاجی سلام علیکم، حاجی بعد از...
-حالات عرفانی رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
حاج آقا بنایی در مورد عشق و شور و عرفان رزمندگان چنین میگوید: من همیشه یک مطلبی راجع به خیلی از دوستان رزمنده شهادت دادهام و الآن هم با جرأت بر آن شهادت پایبند هستم و آن تطبیق روحیه این عزیزان با دعایی است از حضرت سجاد (ع) که نقل شده است. امام (ع) در شب 27 ماه مبارک رمضان مطابق با آنچه که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیحالجنان ذکر کرده است، از اول تا آخر شب این...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
حاج آقا بنایی در مورد عشق و شور و عرفان رزمندگان چنین میگوید: من همیشه یک مطلبی راجع به خیلی از دوستان رزمنده شهادت دادهام و الآن هم با جرأت بر آن شهادت پایبند هستم و آن تطبیق روحیه این عزیزان با دعایی است از حضرت سجاد (ع) که نقل شده است. امام (ع) در شب 27 ماه مبارک رمضان مطابق با آنچه که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیحالجنان ذکر کرده است، از اول تا آخر شب این...